۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

از امارات دلگیر نباشید تقصیر خودمان است که اسامی عربی روی زیردریایی الغدیر و تانک ذوالفقار و سفینه مصباح میگذاریم و انتظار داریم عربها اسم خلیج فارس را رعایت کنند و ادعای مالکیت عربی جزایر ایرانی را بکنند .
ملت ایران و ملت اسرائیل مردم تنهایی هستند در منطقه و همه همسایگانشان چشم دیدن این مردم را ندارند و همچنین کشور ایران در طول تاریخ از باستان تا به امروز با تمام ملت ها و کشورهای منطقه اختلاف داشته و هنوز هم کشورهای منطقه دشمن ایران می باشند اما تا کنون هیچ اختلافی بین یهودیان و ایرانیان دیده نشده است. پس چرا باید با این کشور دشمن باشیم؟

اسرائیل تنها. کشوری هست در منطقه و شاید در جهان که بدون دودوزه بازی همیشه از لفظ خلیخ فارس استفاده می کند و این در حالی است که کشورهای غربی هم برای اینکه گاهی نه سیخ بسوزه و نه کباب از کلمه خلیج فقط استفاده می کنند
کشور اسرائیل تنها کشور منطقه است که جزایر سه گانه را متعلق به ایران می دند ولی جالب اینجاست که همین کشورهای متحد استراتژیک رژیم تهران مثل سوریه و حزب الله لبنان این جزایر را مطعلق به امارات می دانند بطور رسمی
همچنین در مورد جنگ عراق نیز اسرائیل تنها کشوری بود که بصورت لوژستیک و پنهانی به ایران کمک می رساند در برابر اعراب متحد
من گاهی سخنی را می شنوم که دوستانی می گویند و در واقع مغلطه می کنند که اسرائیل در قبال شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران منافع زیادی تا کنون نصیبش شده است پس این یک توطئه بوده از سوی یهودیان!چرا که توانسته اند امتیازات فراوانی با حذف متحدی بنام محمدرضا شاه فقید از آمریکا به چنگ آورند و باعث رشد اقتصادی در اسرائیل بخاطر قطع رابطه جهان با ایران شده است. و این دوستان نتیجه می گیرند که اسرائیل بزرگترین دشمن مردم و کشور ایران است. خوب پس چرا این انگ و توطئه و انگشت اتهام را به سمت دبی و ترکیه نمی برید از سی سال پیش و هم اکنون در روز روشن دارند منابع ایران را می دوشند و می برند و تحقیرمان نیز می کنند هان؟ چطور این کشوران را مورد اتهام قرار نمی دهید و یک بار به قضاوت نمی نشینید و تازه آنان را برادران خود هم می دانید؟
آیا انتظار داشتید که در این سی سال که کشور ایران در سراشیبی سقوط به زیر چاه سقوط کرده است کشور اسرائیل هم خودش را همراه ایران و ایرانیان بدبخت می نمود؟
پس نگویید چرا اسرائیل را ساپورت می کنید و ما هم از شما نمی خواهیم که ساپورت کنید اما می توانید فقط یک نمونه از خصومت و اختلاف بین ایرانیان و یهودیان را نام ببرید؟
http://www.radiofarda.com/content/F11_Iran_UAE_Isands_Persian_Gulf/2019569.html
وزیر خارجه امارات: ایران همانند اسراییل سرزمین اعراب را وزیر امور خارجه امارات با طرح دوباره این ادعا که ایران سه جزیره اماراتی را اشغال کرده است، گفت این اقدام ایران همانند اقدام اسراییل در اشغال سرزمین‌های عربی است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه شیخ عبدالله بن‌زاید آل‌نهیان، وزیر خارجه امارات متحده عربی روز سه‌شنبه در سخنانی با اشاره به اختلاف کشورش با ایران بر سر سه جزیره تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی اظهار داشت: «اشغال سرزمین‌های عربی با هم فرقی ندارد.»اشغال کرده است


ما رو بگو که سی سال مرگ بر اسراییل گفتیم و در غم از دست رفتن زمینهای فلسطینیها و سوریه و عربها همدردی نشون دادیم و این همه فشار بین المللی متحمل شدیم .

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

فلسطینیها یک ملیت جداگانه از اسراییل هستند قیاس شما با جنگ جنایتکارانه جمهوری اسلامی با ملت خودش درست نیست اگر اینطور باشد تمام کشورهای دنیا باید محکوم شوند شوند چون هر کشوری با بیگانگان متجاوز به کشورش میجنگد و در جنگ گاهی غیرنظامیان کشور مقابل از بین میروند چرا حالا شما به اسراییل گیر دادید , بروید روسیه را بخاطر حمله به چچن و چین را بخاطر حمله به سین کیانگ و کلا بقیه کشورها را بخاطر دفاع از مرزهایشان اخراج کنید !!دست از تکرار تبلیغات جمهوری اسلامی در سی سال دشمنی بیدلیل با اسراییل که هیچ ربطی بما ایرانیان ندارد بردارید.

خبر جدید (نوزدهم اسفند 1388) برای طرفداران عربها و دشمنان بیدلیل اسراییل !!

شورای همکاری خلیج فارس بار دیگر پاداش سی سال دشمنی بیدلیل رهبران ایران را با اسراییل داد و سه جزیره سه جزيره ايراني تنب بزرگ، تنب کوچک وابوموسي را متعلق به اعراب و ایران را اشغالگر خواند !!
"رامين مهمانپرست" سخنگوي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ابه یک اعتراض کوچک اکتفا کرد و دوباره از اسراییل بخاطر اشغال سرزمینهای عرب انتقاد و حمایت خود را از اعراب دوباره اعلام کرد !!!!
http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=1006171


ایران هم در جواب بمب و موشکهایی که از اونبر مرز به کردستان میفته روستاهای مرزی عراق رو از داخل خاک ایرن به توپخانه دوربرد میبنده و مناطق مسکونی این روستاها و تر و خشکو با هم میسوزونه و در انتقام خانواده های کرد را آواره میکنه!! آیا اسراییل هم حق نداره وقتی حماس و حزب الله با موشکها و خمپاره های اهدایی جمهوری سلامی به شهرها و مناطق مسکونی اسرایل بمب و موشک پرانی میکنه به غزه و متجاوزان حمله و در واقع از زن و بچش دفاع کنه ?

کمک ماهیانه 90 هزارتومانی ایران به صدهزار کارگر فلسطینی

کمکهای کمیته امداد به مردم لبنان
کمک كمیته امداد به حزب الله لبنان: سرپرست كمیته امداد گفت: علاوه بر اعتبار مصوب ۱۲۰۰ میلیارد تومانی كمیته امداد، مردم سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان به كمیته امداد حضرت امام(ره) كمك میكنند ضمن اینكه این موسسه حمایتی پشتیبانی كننده اصلی خانوادههای حزبالله لبنان است.
کمک كمیته امداد به مردم زلزله زده بم در ایران :"موقع خارج شدن از ساختمان کمیته امداد (در بم)، خانمی با دو آفتابه ! از ساختمان خارج می شود، آنقدر تعجب می کنیم که دوباره برمی گردیم و در مورد این دو آفتابه نو و قرمز! از او سئوال می کنیم: با حالتی عصبی می گوید: این دو تا آفتابه کمک کمیته امداد به من است! حکمت دادن آفتابه، آنهم دوتا به مصیب زدگان بمی ، باشد بر عهده مسئولان کمیته امداد!"
کمک به دولت حماس در غزه: «ایران پذیرفته به 100 هزار کارگر فلسطینی در ماه 100 دلار بپردازد و برای شش ماه به این کار ادامه دهد که جمع آن 60 میلیون دلار میشود.
نخست وزیر فلسطین از کمک 250 میلیون دلاری ایران به تشکیلات خودگردان و فلسطینیان خبر داد. به گزارش سرویس بین الملل آفتاب، اسماعیل هنیه که اخیراً از ایران دیدار کرده و سخنانش در روزنامه لبنانی السفیر منتشر شده، گفت: «نتیجه دیدارم از ایران حمایت مالی از فلسطین به ارزش 250 میلیون دلار و ارائه چند طرح برای حمایت مالی و اقتصادی مستقیم از دولت و ملت فلسطین بود». هنیه همچنین گفت: «از جمله این کمکها برای مثال اختصاص 120 میلیون دلار برای حمایت مالی از دولت فلسطین در سال 2007 و نیز اختصاص 45 میلیون دلار برای پرداخت حقوق کارمندان سه وزارتخانه از وزارتخانههای تشکیلات خودگردان فلسطین و پرداخت مطالبات خانوادههای فلسطینی برای شش ماه است». وی افزود: «ایران پذیرفته به 100 هزار کارگر فلسطینی در ماه 100 دلار بپردازد و برای شش ماه به این کار ادامه دهد که جمع آن 60 میلیون دلار میشود». به گفته وی "ایران همچنین پذیرفته به هر کدام از سه هزار ماهیگیری که از چند ماه پیش از رفتن به دریا محروم شدهاند، در ماه 100 دلار بپردازد و تا شش ماه به این کار ادامه دهد که جمع کل آن 1.8 میلیون دلار میشود». نخستوزیر فلسطین در پایان گفت: «ایران مرکز فرهنگی فلسطین و کتابخانههایی ملی با ارزش 15 میلیون دلار خواهد ساخت و دو هزار خانه ویرانشده را به ارزش کل 20 میلیون دلار ترمیم خواهد کرد
کمکهای کمیته امداد به مردم لبنان سرپرست كمیته امداد گفت: علاوه بر اعتبار مصوب ۱۲۰۰ میلیارد تومانی كمیته امداد، مردم سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان به كمیته امداد حضرت امام(ره) كمك میكنند ضمن اینكه این موسسه حمایتی پشتیبانی كننده اصلی خانوادههای حزبالله لبنان است.
گزارش وبسایت این مجموعه از فعالیتهای خود در لبنان در سال ۱۳۸۴. تعداد 498 شهر و روستاي لبنان تحت حمايت كميته‎هاي امداد قرار داشتهاند. کمک به مددجویان تحت حمایت لبنانی 6334824 دلار. خدمات درماني ارائه شده 15494 مورد با هزينه 187017 دلار.کمک به تحصیل کودکان لبنانی 311755 دلار. كمك به تعمير واحداث مسكن 60544 دلار. کمک برای پرداخت اجاره مسکن 44020 دلار. كمك ازدواج 3559 دلار. دو سال پس از زلزله بم خبرگزاری مهر در گزارشی با توضیح کندی بازسازی بم با مردم شهر مصاحبه ای انجام داد. متن به همراه عکس لینک عینا در خبرگزاری چاپ شده بود که متاسفانه اکنون از صفحه خبرگزاری پاک شده است.. ولی عکس همچنان باقی است. "موقع خارج شدن از ساختمان کمیته امداد (در بم)، خانمی با دو آفتابه ! از ساختمان خارج می شود، آنقدر تعجب می کنیم که دوباره برمی گردیم و در مورد این دو آفتابه نو و قرمز! از او سئوال می کنیم: با حالتی عصبی می گوید: این دو تا آفتابه کمک کمیته امداد به من است! حکمت دادن آفتابه، آنهم دوتا به مصیب زدگان بمی ، باشد بر عهده مسئولان کمیته امداد!" معاون برنامه ریزی و امور مجلس كمیته امداد امام خمینی (ره) گفت: به دلیل كمبود بودجه و اعتبارات امسال نمی توانیم به مددجویان تحت پوشش عیدی پرداخت كنیم.

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

سخن خالد مشعل در به کار بردن عبارت خلیج عربی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست همه می‌دانند که خلیج فارس در تمام تاریخ خلیج فارس بوده و به کارگیری عنوانی غیر از این تحریفی غیرقابل‌قبول است.
وقتی دولت ایران روی تمبرهای پستی بجای عکس ابن سینا عکس عماد مقنیه یک تروریست عرب که بیست میلیون دلار برای سرش جایزه تعیین شده بود را چاپ میکند از خالد مشعل و عربها انتظار دیگری نمیرود , عربها هم ادعا کرده اند ابن سینا و زکریای رازی دانشمندان عرب بوده اند !! از ماست که بر ماست .
جمهوری پلید ولایت فقیه این همه پول و لقمه را از گلوی ملت ایران درآورد و به خالد مشعل و حماس داد که با بیشرمی تمام نام فارس راازخلیج فارس به عربی تغییر دهد .
خالد مشعل از گروه حماس خلیج فارس را عربی میداند و عربها هم همینطور با ایران رفتار میکنند آنوقت ما سی سال از عربها طرفداری کردیم و کاسه از آش داغتر شدیم. و بخاطر این دشمنان ایران و ایرانیت سی سال سنگ آنها را به سینه زدیم, نابود بادجمهوری پلید عربی اسلامی احمدی نژاد جاسوس عربها..
بهتر است اسم کشورمان را هم بگذاریم جمهوری عربی ایران حتی اسم ایران را هم بردارید راحت شویم.
رژیمی که در ایران به دختر و پسر ایرانی تجاوز کرده در واقع نوعی عربهای اشغالگر هستند که از عربهایی مثل حماس و رهبر آن حمایت میکند که صدام را شهید و خلیج فارس را عربی میداند .
این رژیم عرب پرست ما فقط بفکر نابوی دشمن عربهاست آقا به ملت ایران چه ربطی داره بخاطر عربها شهید بشه عربهایی که خلیج فارس ما رو عربی و سه تا جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی رو متعلق به امارات عربی میدونند
اگر نگران کشتار مسلمانهاست چرا به دولت چین برای کشتار مسلمانها اعتراض نمیکنه یا دولت روسیه برای مسلمانان چچن ?

۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

رد پای حزب الله لبنان در ترور دانشمند ایرانی


...ترور فیزیکدان ایرانی بدست اطلاعات خود ایران انجام شد بعد او را شهید هسته ای جا زدند : او در آخرین هفته زندگی‌اش تریبون آزادی در دانشگاه خود برای بحث درباره مسائل اخیری که در کشور اتفاق افتاده‌است برپا کرد.
به گفته احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم شورای اسلامی و استاد فیزیک که دوست وی بود، «در مجموع افکار و اعمال او به مسلمان‌های معتدل و میانه‌رو نزدیک بود … و در این یکی دو ساله اخیر افکار و نظراتش بسیار به جنبش اصلاحی نزدیک شده بود. در یکی دو انتخابات آخر قبل از انتخابات ریاست جمهوری به لیست اصلاح‌طلبان رای داده بود و برای آن هم تبلیغ می‌کرد» و در راهپیمایی سکوت تظاهرات اعتراضی حامیان موسوی در ایران (۲۵ خرداد ۱۳۸۸) همراه با دانشجویان خود شرکت کرده بود.
مسعود علیمحمدی استادی بود که در اعتراض به حمله نیروی انتظامی و لباس شخصی‌ها به کوی دانشگاه در شب ۲۴ خرداد، نامه‌ای به فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران نوشت و امضاهای اساتید دیگر را نیز خود وی جمع آوری کرد. تصویر این نامه نیز در وبگاه جرس منتشر شد.همسر وی نیز این نامه را تایید می‌کند.
علیمحمدی از جمله دویست و چهل تن استادان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده‌است که در آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، با صدور بیانیه‌ای از میرحسین موسوی حمایت کردند. وبسایت خبرنامه دانشجویان ایران عنوان کرده که وی از امضای نامه اعتراضی به رفتار حکومت در برخورد با هواداران جنبش سبز در حوادث روز عاشورای ۱۳۸۸، خودداری ورزیده‌استهمزمان با انتشار خبر ترور این استاد دانشگاه، رسانه‌های حکومتی ایران علیمحمدی را «دانشمند هسته‌ای» معرفی کردند و برخی از خبرگزاری‌ها ادعا کردند علیمحمدی یکی از دانشمندان ارشد فناوری هسته‌ای ایران بوده‌است اما سازمان انرژی اتمی ایران با انتشار بیانیه‌ای هر نوع رابطهٔ استخدامی علیمحمدی با آن مجموعه را تکذیب کرد.احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم شورای اسلامی و استاد فیزیک که دوست وی بود نیز در زندگینامه‌ای که از وی نوشت، فعالیت‌های علمی وی را بی‌ارتباط به فناوری هسته‌ای دانست ...................روز سه شنبه، 12 ژانویه (22 دی)، در بین عکسهای خبرگزاری فارس از صحنه انفجار در قیطریه که به کشته شدن مسعود علی محمدی استاد متعهد و انقلابی دانشگاه تهران مغرفی شده است عکسی از "ابوناصر" دستیار "حسین منیف اشمر" دیده می شود. این دو تن از اعضای ارشد "حزب الله لبنان" در تهران هستند که در جریان سرکوب جنبش سبز بارها و بارها دیده شدند. این بمب گذاری که "اقدام تروریستی عناصر ضد انقلاب و استکبار" اعلام می شود با حضور تروریستهای حزب الله در صحنه بیشتر به "دپینگ انفجار" توشط باند خامنهای شبیه است که در سالهای اول انقلاب از این حربه بسیار بهره می گرفتند. واحد مرکزی خبر در گزارش های بعدی قربانی این انفجار را استاد پنجاه ساله دانشگاه معرفی کرده و افزوده که گفته می شود وی "دانشمند فیزیک هسته ای" بود. ممنون از محسن شمس که در شناسایی چهره "ابوناصر" نقش کلیدی داشت. جالب اینکه صحنه های این انفجار بسیار شبیه به انفجارهای جنوب لبنان است




۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

خالد مشعل ، تروریستی که خلیج فارس را نمی شناسد

خالد مشعل پاسخ محبت های ایران را داد!

خالد مشعل ، تروریستی که خلیج فارس را نمی شناسد

منوچهر هنرمند - خالد مشعل ،دردانه ای که به ملت ایران تحمیل شده و از برکت سیاستهای «عرب پسند» و« فلسطینی تبار» جمهوری اسلامی پولی هنگفت به جیب زده و سری توی سرها در آورده است ، در سخنرانی به مناسبت روز «من در آوردی » قدس در دمشق ، به جای استفاده از نام خلیج فارس نام مجعول آن را برای خوشامد اربابان دیگرش به زبان آورده است .

خالد مشعل که ریاست دفتر گروه تروریستی حماس را به عهده دارد پنجشنبه شب گذشته در مراسمی که به مناسبت روز قدس در دمشق برگزار می شده گفته است «...امیدوارم همه كشورهاى اسلامى از شمال آفریقا؛ مصر؛ عربستان ؛ سوریه ؛ خلیج ...... ؛ ایران ؛ اندونزى تا مالزى در یك صف در برابر دشمن بایستند....».

خالد مشعل اخیرا برای روز قدس همراه با «همپالکی » دیگرش رمضان عبدالله دبیر کل «جهاد اسلامی» میهمان جمهوری اسلامی بود تا ضمن راه پیمائی ، دستمزد خود را برای سنگ اندازی و ایجاد اغتشاش در منطقه به جیب بزند . دستمزدی که هر دینار آن به بهای محرومیت ملت محروم ایران از حقوق حقه اش تامین شده است .

ما با خالد مشعل و دیگر هم مسلکان او سخنی نداریم . پاسخ به خالد مشعل و تروریستهائی چون او بر عهده دولت اسرائیل است که از این گروه بیش از همه آسیب دیده است . سخن ما با پایورانی است که در وزارت امور خارجه در تهران نشسته اند و نظاره گر اباطیلی هستند که از پوزه پلشت « نمک خورده و نمکدان شکسته ای » چون خالد مشعل بیرون می تراود .

سخن ما با آن ایرانیانی است که در بانک مرکزی و سپاه پاسداران به «دلالی مظلمه» اشتغال دارند و انتقال پولی را که باید صرف دارو و درمان و آسایشگاه دردمندان کشور شود ، به این سازمانها تسهیل می کنند .

سخن ما با آن دسته جوانانی است که نادانسته تسلیم سیاستهای ایرانی ستیز جمهوری اسلامی می شوند و رسانه های بین المللی را به این خیال میندازند که ملت ایران نیز دستش در کاسه فلسطین است و با همان شهار های تهوع آور به میدان می آید . و بالاخره سخن ما با آن اکثریت و اقلیت «بی بو و خاصیتی » است که در مجلس شورای اسلامی برای فلسطین « پستان به تنور» می چسباند .

ما از آنها می پرسیم ! آیا لحظه ای از خود پرسیده اند ، دخالت و صرف هزینه جانی و مالی در فلسطین و برای مشگلی که فرسنگها از ما دور است و برای گروهی که هیچگونه اشتراک قومی و فرهنگی با ما ندارند برای چیست ؟ آیا هرگز از خود پرسیده اند که تلاش رژیم برای ایجاد احساسات کاذب در مردم به نفع فلسطینیها برای چیست ؟

آیا می دانند چرا با وجود حمایت سوریه از ادعای باطل امارات عربی در مورد سه جزیره خلیج فارس ، سران جمهوری اسلامی این کشور را متحد طراز اول و استراتژیک جمهوری اسلامی می دانند و می نامند ؟

درایت سیاسی جوانان ایرانی و روشن بودن قضیه جائی برای پاسخ به این پرسشها نگذاشته و نیازی برای توضیح نمی گذارد ولی ملت ایران باید بداند که خاموشی پیشه کردن و چشمپوشی بر این مساله به ظاهر کوچک ، موجب خواهد شد که نسل آینده ، ما را گناهکار شناخته و به بی مسئولیتی در قبال تمامیت ارضی و منافع ملی کشور متهم کند .

۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

اسناد جنایات حماس و حزب الله مورد حمایت جمهوری اسلامی

این سند درمورد دلائل و چرائی آغاز عملیات ارتش اسرائیل در غزه پرداخته و بر این اساس استوار است که اسرائیل از حق و حقوق کامل برای آغاز این عملیات علیه حماس در غزه برخوردار بود، تا موجب قطع حملات راکتی و خمپاره ای از غزه علیه زندگی مردم اسرائیلی شود. این حملات راکتی و خمپاره ای بی وقفه ادامه یافته بود و جان هزاران شهروند اسرائیلی پیوسته با خطر روبرو بود. هدف دیگر عملیات، خاتمه دادن به اقدامات تروریستی دیگری بود که از سوی سازمان حماس صورت می گرفت. در فاصله سالهای 2000 تا 2008 حدود 12 هزار فروند راکت و گلوله خمپاره به سوی شهرهای اسرائیلی از غزه شلیک شد که حدود سه هزار راکت و خمپاره تنها مربوط به سال 2008 بود. حماس آگاهانه و عمدا زمان شلیک راکت ها را در ساعاتی انتخاب می کرد که کودکان و نوجوانان اسرائیلی در راه رفتن به مدرسه و یا درحال ترک مدرسه بودند تا از این طریق هرچه بیشتر موجب وحشت افکنی درمیان مردم اسرائیل شود و صحنه های دلخراش تری ایجاد کند. این حملات عمدی موجب مرگ شماری از اسرائیلی ها شد، شماری دیگر را زخمی کرد و خسارات چشم گیری به هزاران اسرائیلی وارد کرد؛ محلهای کسب و کار اسرائیلی ها در نتیجه این وضعیت بسته می شد؛ و صحنه های دلهره آور موجب گریز هزاران اسرائیلی به سوی شهرها و نقاط دیگر شد و آنها ناچار به ترک خانه و زندگی خود شدند.

4. این سند خاطر نشان می کند که حماس در اقدامی سیستماتیک و منظم برای دور برد تر کردن راکت های خود و نیز موثرتر کردن سلاحها و مهماتش تلاش می کند ، و در اواخر 2008، برد راکت های آن تا هدف قراردادن برخی از شهرهای بزرگ و مناطق و پایگاههای استراتژیک اسرائیل افزایش یافت. افزایش برد راکت ها به این مفهوم بود که محلهای زندگی یک میلیون نفر از مردم اسرائیل دیگر در تیر رس راکتها قرار دارد. 250 هزار نفر از این جمعیت یک میلیون نفری را کودکان و دانش آموزان مدارس تشکیل می دادند. افزون برآن، حماس مسوول اعزام شمار زیادی از تروریستهای انتحاری برای انجام کشتار علیه مردم اسرائیل در خاک شهرهای اسرائیل بود و نیروی نظامی گسترده ای در غزه شامل بیش از بیست هزار چریک مسلح خود را تعلیم داد و آماده کرد.

5. این سند همچنین به تلاشهای بسیاراسرائیل از کانالهای سیاسی مختلف برای پایان دادن به خشونت و قطع راکت پرانی ها می پردازد و جزئیات تماسهای اسرائیل با دبیرکل سازمان ملل متحد و روسای شورای امنیت در دوره های مختلف را یادآوری می کند. هدف این مراجعات، این درخواست بود که حماس را برای متوقف کردن حملات راکتی زیر فشار بگذارند. اسرائیل از این مقامات جهانی درخواست می کرد که اقدامی قاطعانه از راههای سیاسی انجام دهند. اما علیرغم تمامی این گامها که توضیح آن در سند آمده است، حماس نه تنها به حملات خود ادامه داد بلکه آنرا شدت بخشید و از غزه به سوی خاک اسرائیل با گستردگی و حرارت بیشتری حمله ور شد. این حملات شامل انواع تعرض به خاک اسرائیل بود در حالی که اسرائیل از تابستان 2005 کاملا نوار غزه را ترک کرده است. اما درعین حال از ژوئن 2006 دردست اندازی نیروهای مسلح حماس به خاک اسرائیل یک سرباز اسرائیلی گیلعاد شالیط ربوده شد که وی هنوز نیز دراسارت حماس است و آن سازمان حتی یک بار به صلیب سرخ جهانی یا نهادهای بین المللی دیگر امکان نداده که این سرباز را ملاقات کند.

6. در تحلیل قضائی مشروح مرتبط با عملیات نظامی ارتش اسرائیل، از جمله دربحث پیوند با اصول حقوقی مربوطه و قوانین مورد قبول کشورها، این سند نشان می دهد که کشور اسرائیل ناچار شد که از قوای نظامی استفاده کند و این کاربرد زور پاسخی الزامی و حیاتی و متناسب با ابعاد خطرات ناشی از حملات حماس بود. هرچند که هنوز ارتش دفاعی اسرائیل به بررسی رخدادهای مختلف مرتبط با عملیات مزبور ادامه می دهد، این سند بیانگر آن است که فرماندهان و سربازان ارتش بر اساس موازین حقوق بین المللی مرتبط با حقوق انسانی عمل کرده اند و ازجمله اصول مربوط به قائل شدن تمایز میان نیروهای مسلح و افراد غیر نظامی را رعایت کرده اند و در واکنش های خود تلاش جدی کردند که حد تناسب را در نظرداشته باشند. این اصول در آموزشهای نظامی نیروهای ارتش اسرائیل جای پای مستحکمی دارد، و در استانداردهای رفتاری و اصولی قوانین مرتبط با گشودن آتش پیوسته به سربازان گوشزد می شود، و در عملیات مزبور نیز رعایت شده و نیروها موظف بودند که به سوی هدفهای نظامی آتش بگشایند و تلاش کنند که مردم غیر نظامی و هدفهای غیر نظامی مورد حمله قرار نگیرند. هنگامی که جلوگیری از خسارت و آسیب غیر عمدی به شهروندان وهدفهای غیر نظامی اجتناب ناپذیر می شد، ارتش بالاترین تلاشها را به عمل آورد تا به مردم غیر نظامی هشدار اکید دهد که از محل دور شوند، و همزمان رعایت کرد که علیرغم توان نظامی قوی خود، پاسخ به رخدادهای جنگی متناسب و غیرعادی نباشد. پیش از عملیات درغزه و نیز درجریان آن، ارتش اسرائیل اقدامات زیادی به عمل آورد تا کمک انسانی به مردم غیر نظامی برسد و ازجمله 1511 کامیون در طول 22 روز عملیات، شامل 37162 تن کالاها و مایحتاج اساسی از اسرائیل به نوارغزه وارد شد، و جزئیات این اقدامات دراین سند توضیح داده شده است.

7. در تضادی فاحش، سازمان حماس عمدا و آگاهانه، در طول عملیات غزه و پیش از آن، به شیوه وخیم به نقض حقوق بین الملل اقدام می کرد. این سند حملات عامدانه راکتی و خمپاره ای حماس به سوی شهروندان غیر نظامی در خاک اسرائیل را مستندیت می بخشد و تاکید دارد که حملات راکتی حماس درحالی است که با این اقدامات، احکام بین المللی را که حملات عامدانه به شهروندان و مکانهای غیر نظامی را منع می کند، زیرپا نهاده است. این سند همچنین تاکتیک های مختلف حماس را که موجب به خطرانداختن شدید جان مردم فلسطینی غیر نظامی غزه شده، شرح می دهد. این اقدامات حماس از جمله شامل حمله راکتی به سوی اسرائیل از میان مراکز جمعیتی فلسطینی غزه، در کنار مدارس فلسطینی، درون موسسات سازمان ملل متحد، اشغال مراکز درمانی غزه و تبدیل آنها به پایگاههای اقدامات نظامی، استفاده از آمبولانس ها برای انتقال چریک های مسلح خود، انبار اسلحه و مهمات و راکت درمساجد، و مین گذاری مناطق متعدد و وسیع مسکونی بود. هدف حماس این بود که در واکنش ارتش اسرائیل، شمار تلفات غیر نظامی فلسطینی هرچه بیشتر افزایش یابد تا آن سازمان بتواند به بهره برداری سیاسی اقدام کند. حماس تلاش داشت که با مین گذاری مناطق مسکونی، موجب شود که اگر یک خانه مورد حمله قرار گرفت و آسیب دید، در یک عواقب زنجیره ای، ساختمانهای دیگر نیز آسیب ببیند و تلفات افزایش یابد. این اقدامات حماس از طریق فیلمها، ویدئوها، عکسهای مختلف و غیره بطور مستند دردسترس است و نشان می دهد که حماس چگونه قراردادها و دستورات محاکم بین المللی را نقض می کند. بسیاری از موارد مرگ و میر و آسیب ها به جان انسانها و بخشی گسترده از آسیب ها به اموال به این دلیل بود که حماس از مراکز غیر نظامی بعنوان هدفهای نظامی سواستفاده کرد و یا از کنار مراکز غیر نظامی عمدا فعالیت می کرد. این سند نشان می دهد که در پی انفجارهائی در کارگاههای ساخت مهمات و تسلیحات حماس، به مردم غیر نظامی فلسطینی غزه و اموال آنان خسارت زیادی وارد شده است یا اینکه در مواردی نیز راکتهائی که حماس بسوی اسرائیل نشانه گیری می کرد، به خاک اسرائیل نمی رسید و درون خاک غزه خانه و زندگی خود فلسطینی ها را مستقیما هدف قرار می دهد و بخشی از تلفات وخسارات نیز ازاین طریق به بار آمده است.

8. این سند به تردیدهای اسرائیل و برسر دو راهی قرارگرفتن های این کشور برای چالش با دشمنی که از درون جمعیت غیرنظامی اقدام می کند و غیرنظامیان را بعنوان سپرگوشتی، بلاگردان خود می نماید، می پردازد. سند به اقدامات متنوع و بسیار در زمینه احتیاطی و بازدارنده که از سوی ارتش اسرائیل برای جلوگیری از خشونت و محدود کردن ابعاد آسیب به غیرنظامیان اتخاذ شد، می پردازد. هدف این اقدامات رسیدن به شرائطی بود که حملات راکتی و خمپاره ای از غزه به جان ومال مردم اسرائیل متوقف شود.ارتش اسرائیل نه تنها بارها و بارها هدفها را مورد تامل و دقت قرارداد تا قبل از حمله به آن نهایت احتیاط به عمل آمده باشد، بلکه سلاحهائی به کار برد که هرچه کمتر خسارت وارد کند و از طریق آن، هدفهای مشروع بدست آید. اسرائیل ناچار شد سیستم متنوع و پیچیده ای ازهشدارها را به کار گیرد؛ از جمله به مردم غیر نظامی از راههای مختلف مانند برنامه های رادیوئی، تلویزیونی، تلفن کردن به خانه های تک تک مردمی که در محدوده عملیات بودند، یا پخش کردن اعلامیه از هوا و راههای بسیار دیگر به طور پیگیرانه هشدار دهد که از محل عملیات دور شوند و به اماکنی که سازمان حماس از آن بعنوان مقرها و هدفهای نظامی سواستفاده می کند، نزدیک نشوند. سیستمهای آژیر خطر به کار افتاد تا به مردم غزه ندا دهد که باید از محلهای خاصی دور شوند، و تاکید شد که عملیات ارتش اسرائیل علیه نیروهای حماس دراین منطقه آغاز می شود. برخی از این هشدارها کاملا مشروح بود. هزاران سرباز ماموریت داشتند که مشخصا به خانه ها و تلفن های همراه تک تک فلسطینی های غزه در محدوده عملیات تلفن کرده و با آنها سخن گفته و بگویند که خطر نزدیک است و باید از محل دور شوند. این کار بطور سیستماتیک، علیرغم دشواری های زیاد انجام شد. (درمواردی که چاره ای باقی نمانده بود، تیراندازی هوائی، طی گامهای احتیاطی لازم صورت گرفت.) به شهروندان درمورد برخی ساختمانهای مشخص هشدار داده شد و به آنها تاکید گردید که این اماکن، هدف نظامی تلقی می گردند. ارتش ناچار شد درطول 22 روز عملیات، بیش از دو و نیم میلیون نسخه اعلامیه از طریق هوا به روی آسمان غزه پخش کند. شمار تلفنها به خانه های فلسطینی ها، بیش از 165 هزار تماس بود.

9. دراین سند، دولت اسرائیل درعین حال تایید می کند که علیرغم همه گامهای احتیاطی فوق العاده ای که اتخاذ شد، شهروندان غیر نظامی درغزه کشته شدند و بسیاری زخمی گردیدند. دولت اسرائیل واقعیت کشته ها و مجروحین و نیز وارد شدن خسارات عمده به جان غیرنظامیان و اماکن عمومی در باریکه غزه را برسمیت می شناسد. دولت اسرائیل تلاش نمی کند که ابعاد خسارات انسانی را کم جلوه دهد. همانگونه که آقای اهود اولمرت نخست وزیر پیشین (رئیس دولت در زمان عملیات «سرب گداخته») در شب خاتمه عملیات تصریح کرده و گفت : «به نام دولت اسرائیل، می خواهم از آسیبها به جان غیرنظامیان ابراز تاسف کنم، از درد و رنجی که به غیرنظامی ها وارد شد اظهار تاثر نمایم، از رنجی که به خانواده های قربانیان و آسیب دیدگان و مال باختگان وارد شده، ابرازدرد و اندوه کرده و یاد آورشوم که این اندوه و رنجها درنتیجه تقصیرهای حماس به بار آمد».

10. در تحلیل حقوقی رخدادها، این سند خاطرنشان می کند که مرگ شهروندان غیر نظامی و خسارات به اموال، حتی اگر آسیب های جانی و خسارات درابعاد گسترده باشد، در قاموس قوانین بین المللی نقض اصول محسوب نمی شود. خاصه آنکه اصول تمایزقائل شدن و واکنش متناسب هنگامی نقض شده محسوب می گردند که عامدانه به سوی هدفهای غیر نظامی شلیک شده باشد و ازاین احتمال که این هدف گیری ممکن است جان مردم را کاملا جدی به خطر اندازد، و یا از وقوف به برتری توان نظامی طرفی که هدف را نشانه می گیرد، غفلت عامدانه صورت گرفته باشد. حملات حماس مغرضانه به سوی شهروندان غیر نظامی اسرائیل صورت می گرفت. حماس با این رفتار عامدانه ملاک ها و استانداردها را زیرپا می نهاد و از این روی، مرتکب نقض قوانین حقوق بین المللی شده است درحالیکه ارتش اسرائیل هدف های نظامی حماس را مورد حمله قرار می داد و به ملاک ها پایبند بود هرچند که آسیب ها و خسارات تاسف باری به جمعیت غیر نظامی وارد شد.

11. این سند تلاشهای گسترده و جز به جز اسرائیل را برای همآهنگی و انتقال کمک های انسان دوستانه و یاری های دیگر به فلسطینی های غزه شرح می دهد. همچنین مستندات سواستفاده های حماس از این کمک ها و لطمه زدن به تفاهم ها دراین باره را توضیح می دهد. بارهای مکرر، نیروهای حماس به کاروانهای کمک ها حمله کردند و آنرا مصادره نمودند، حتی برسر نقاط گذرگاهها که کمک ها به آن وارد می شد به معامله برسر «اجاره» این نقاط پرداختند تا افراد مسلح در آنجا بایستند و زودتراین اموال را تصاحب کنند. کمکهائی که می بایست به دست نیازمندان می رسید، از سوی شبه نظامیان حماس یا شبه نظامیان دیگر با دادن رشوه های لازم به حماس، غارت شد.

12. این سند برخی جزئیات را نیز که هنوز بررسی های ارتش اسرائیل درباره آنها ادامه دارد، منتشر می کند. گروههای مختلفی ادعاهائی در مورد نقض قوانین مطرح کرده اند که ارتش همه آنها را بدقت بررسی می کند. تیمهای ارتش درحال حاضر مشغول بررسی حدود یکصد شکایت هستند. ازمیان آنها سیزده پرونده قضائی گشوده شده، و شکایات دیگر اگرمستندات قضائی بیابند به دادگاه کشانده خواهند شد. سند، برخی از یافته هائی را که مربوط به پرونده های قضائی مرتبط با اقدامات عملی ارتش است منتشر می کند. این یافته ها مربوط به شکایاتی درباره این موارد است: (یک) مواردی از آتشباری ها و آسیب ها به ساختمان های وابسته به سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی دیگر. (دوم) آتشباری به سوی مراکز درمانی، ساختمانهائی که با امور پزشکی درارتباط بوده اند، تیمهای پزشکی و امدادگران و آمبولانسها و خودروهای دیگر پزشکی. (سوم) آتشباری به سوی محلهائی که موجب تلفات زیاد غیرنظامی شده است. (چهارم) کاربرد مهماتی که شامل فسفر سفید بوده است. و (پنجم) لطمه به اموال غیرنظامیان و تاسیسات زیربنائی که اتهام آن به نیروهای پیاده نظام وارد شده است. هرچند که هنوز تحقیقات در جریان است، اما در این سند تلاش شده بدون آنکه به امانت بررسی ها و عدم وابستگی آنها خدشه ای وارد کند، اطلاعات زیادی را نیز منتشرکند.

13. تحقیقات عملی تنها در مراحل اولیه یک روند قضائی جامع است. این تحقیقات بخشی از بررسی های مستقلی است که از سوی دادستان ارشد نظامی به عمل می آید. این دادستانی از اختیارات لازم برخوردار است تا درصورت ظن بردن به ارتکاب خطا، با دادن هشدارقضائی به متهم یا متهمین، به گشودن پرونده حقوقی اقدام کند. تصمیمات دادستانی ارشد نظامی می تواند از سوی مشاور حقوقی دولت مورد نقد قرار گیرد. پس از آن نیز دیوان عالی قضائی کشور می تواند یافته ها را مورد بررسی قضائی دوباره قرار دهد. سیستمی که در کشور اسرائیل به امر تحقیقات و بررسی های قضائی و حقوقی هرمدعائی درباره نقض قوانین می پردازد، خاصه روند روند نقد کردن تصمیمات قضائی، توسط نهادهای بین المللی بعنوان یک سیستم مستقل که تا به حد نهایت به بررسی خستگی ناپذیر و جز به جز درهر مدعائی می پردازد، شناخته شده است. نهادهای بین المللی واقف هستند که مقررات و موسسات قضائی اسرائیل با نهادهای کشورهای متمدن غربی همخوانی دارد.

14. اسرائیل از تلفات وارده به غیرنظامیان در جریان عملیات غزه عمیقا متاسف است. ولی اسرائیل مسوولیت و نیز حق دارد؛ مسوولیت وحقی که با قوانین بین المللی نیز همخوانی دارد، و هر کشوری نیز از این حق بهره مند است، که از شهروندان خود در برابر حملات غرض ورزانه و عامدانه راکتی دفاع کند. اسرائیل باور دارد که صرفا وظیفه خود را که با اصول قضائی بین المللی همخوانی دارد، انجام داده است. اسرائیل متعهد است که تمامی مدعیات مطرح شده علیه خود را بدقت و بطور کامل در پی تکمیل تحقیقات، بررسی کند، و نتایج را در خاتمه روند نقد تصمیم های اتخاذ شده، منتشر نماید.

۱۳۸۸ تیر ۱, دوشنبه

چگونه با کودتا و کودتاچيان مقابله کنيم

چگونه با کودتا و کودتاچيان مقابله کنيم

نوشته پيش رو مجموعه راهکارهايی است که به منظور مقابله با کودتا و کودتاگران تنظيم شده است. در اين نوشتار ابتدا به هدف مورد نظر و سپس تقويت يکپارچگی و مقاومت ملی، تاکتيک های پيشنهادی، چگونگی فرسايش کودتاچيان و فلج سازی حکومت کودتا پرداخته و آنگاه تاکتيک های ضد جنبش از طرف کودتاچی ها را مورد بررسی قرار داده است

به نام خدا

هدف:
پايين آوردن کودتاچيان از قدرت و محاکمه آن ها

استراتژی:
استراتژی سه مرحله ای مقابله عبارت است از:
الف- تقويت يکپارچگی و مقاومت ملی
ب- فرسايش کودتاچيان
ج- فلج سازی حکومت کودتا
تاکتيک ها ی پيشنهادی ذيل اين سه سرفصل:

الف- تاکتيک ها برای تقويت يکپارچگی و مقاومت ملی
۱-الله اکبر گقتن تمام مردم روی پشت بام ها هر شب از ساعت ۱۰ تا ۱۰:۳۰، و خواندن دعاها و شعارهای واحد در هر جای ممکن و در هر مراسمی
۲- جلب حمايت بين المللی برای همبستگی با ملت ايران و انزوای کودتاچيان (وظيفه مبارزين خارج ازکشور)
۳-افزايش حاشيه امنيت برای جنبش اعتراضی از طريق اعتراض های کم هزينه تر مثل شعارنويسی روی ديوارها، چسباندن برچسب های سبز روی عکس های خامنه ای، ساختن اشعار جدی و شوخی برای رهبر کودتا(آقای خامنه ای) و خواندن آن ها دراماکن عمومی و ده ها روش ابتکاری ديگر
۴-پايين آوردن انتظارات عمومی برای يک پيروزی سريع (مبارزه ممکن است چندين ماه طول بکشد)
۵-استفاده از رنگ (در حال حاضر رنگ سبز، رنگ جنبش است) و سمبل های همگانی ديگر مثل سرود ها يا علامت ها

ب- فرسايش کودتاچيان
۱-حضور مردم در خيابان ها و تظاهرات موضعی کوچک وبزرگ در نقاط مختلف شهرها و روستاها برای فرسايش و پراکنده کردن قوای کودتاچيان
۲- مختل کردن خطوط ارتباطی و انتقال قوای کودتاچيان (مثال: مختل کردن ترافيک- تظاهرات همزمان در نقاط متفاوت و ايجاد مانع برای حمل و نقل قوای کودتا
(مثال: شيراز- بستن خيابان با بشکه و تيرآهن)
۳- جنگ روانی با کودتاچيان از طريق جذب بخش هايی از سپاه و بسيج و پليس، شعار به نفع ارتش، مقابله و ايجاد ترس و وحشت در دل سرکوبگران به خصوص لباس شخصی ها و انتشار اسم و عکس و کار کردن روی خانواده های آن ها و ده ها روش ديگر
۴- بزرگداشت ياد زندانيان و قربانيان و شهدای جنبش و برگزاری مراسم ابتکاری و پی در پی و شورانگيز برای آن ها، روشن کردن شمع پشت پنجره خانه ها، تکثير عکس و زندگی نامه آن ها و خواندن سرود و ده ها روش ابتکاری ديگر
۵- استفاده از زنان برای پيشبرد جنبش به خصوص زنان و مادران و دختران فعالين شهيد شده وزندانی
۶- تحصن در مناطق مختلف

ج- فلج سازی حکومت کودتا
۱- - ساختن کانال های ارتباطی بين جنبش های اجتماعی زنان، کارگران، دانشجويان، معلمان و اقليت ها به خصوص تلاش برای جذب جنبش کارگری (مهم ترين عنصر برای مقابله با کودتا)
۲- مختل کردن مراکز قدرت کودتاچيان به خصوص مراکز ارتباطی و اطلاع رسانی مثل سايت ها ی اينترنتی، روزنامه ها و راديو تلويزيون و مراکز انرژی
۳- تسخير مراکز کودتاچی ها به خصوص نقاطی که کارشان را مختل می کند
۴- تشکيل کميته های اعتصاب در بين اقشار مختلف به خصوص کارگران و شبکه های حمل و نقل مثل مترو و اتوبوس رانی
۵- ايجاد شبکه های مالی برای پشتيبانی از اعتصاب کنندگان، قربانيان و فعالان در بند و کمک روانی و روحی به خانواده ها
۶- سازماندهی اعتصابات موضعی به سمت اعتصابات سراسری تا سرحد فلج سازی کامل کشور. دراين مرحله کار حکومت کودتا تمام می شود.

کمی هم از تاکتيک های ضد جنبش از طرف کودتاچی ها
معمولا کودتاچيان در استراتژی سرکوب خود اين سه سرفصل را قرار می دهند
الف- بستن درهای کشور و کنترل خبررسانی و سرکوب همراه با تهديد (مثل سرکوب روز سی خرداد) و فشار برای پاشيدن گرد مرگ و وحشت بر سر کشور
ب- دستگيری و قطع ارتباطات رهبران و فعالين با يکديگر و مردم
ج- ايجاد انحراف و شکاف در صفوف رهبران جنبش و مردم به خصوص در هفته های اول که هنوز جنبش قوام و يک پارچگی خود را نيافته از طريق طرح مصالحه ها و شعارها و آکسيون های انحرافی

پاره ای اقدامات برای مقابله با اين حرکات عبارت است از
۱- ساختن مرکز هماهنگی، اين مرکز بايد در دسترس رژيم و قابل سرکوب کردن نباشد. رهبران جنبش در داخل يک تشکل سراسری را اعلام می کنند و تصميم گيری های آن ها از سوی سخنگوی انتخابی در خارج منعکس می شود. هر فردی می تواند خود را عضو اين تشکل بداند اما لزومی به معرفی افراد اصلی آن نيست.
۲-ساختن کميته های دفاع از خويش با برنامه ريزی قبلی، در صورت دستگيری افراد الف و ب ،ج و دال مسئوليت راهبرد و دفاع از دستگيرشدگان را به عهده می گيرند. همچنين ايجاد کادرهای جايگزين برای مقابله با سرکوب وسيع فعالان و کادرهای رهبری جنبش های اعتصابی
۳- فراخوانی چهره های مطرح سياسی، هنری، ورزشی و... برای پيوستن به جنبش
۴- طرح اين نکته که فشار روی رهبران جنبش و خانواده هايشان زياد است و می خواهند زير تهديد و فشار آن ها را از پيگيری اهداف جنبش منصرف کنند و هر گونه انصراف احتمالی ايشان زير تهديد و شکنجه صورت می گيرد.

آن خس وخاشاک تويی، پست تراز خاک تويی
شورمنم، نورمنم، عاشق رنجور منم
زورتويی، کورتويی، هاله بی نورتويی
دلير بی باک منم، مالک اين خاک منم

به نقل از سایت دکتر محسن سازگارا http://www.sazegara.net/persian/